پرسش :

من یک دختر فارغ التحصیل هستم. در زمان دانشجویى فعال فرهنگى بودم و با افراد زیادى سر و کار داشتم از جمله دانشجویان پسر که عمدتا مجرد هم بودند. به خاطر وظیفه و علاقه و عشقى که به کار فرهنگى داشتم فعالیت...


پاسخ :
مسئله حضور و عدم حضور زن در اجتماع و چگونگى آن، یکى از مسائل بسیار حساس و ظریف است که کم دقتى درباره آن، پیامدهاى نامطلوبى را به دنبال دارد.
به قول استاد شهید مطهرى رحمه الله: «صراط مستقیم باریک است، کمى از این طرف برویم، پرت مى شویم، کمى از آن طرف برویم هم پرت مى شویم، اگر به نام عفت، عصمت و پاکى، زن را بکشانیم به گوشه صندوق خانه ها، ناصواب است. همان طور که متأسفانه امروز به بهانه و تحت عنوان دخالت خانم ها در اجتماعات و فعالیت ها حریم را مى شکنند و این کار نیز نادرست تر است».1

با این مقدمه، اهتمام شما به مسائل شرعى و رعایت آنها امر بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است به هر حال با توجه به این که شما در فعالیت هاى دانشجویى دانشگاه بوده اید و تجربیات ارزنده اى در مواجهه با چنین صحنه ها دارید ولى گاهى استرس ها و تکرار صحنه هاى آزار دهنده باعث مى شود که فرد نتواند انسجام ذهنى داشته و در نتیجه از تجربیات خود استفاده کند.

بنابراین اولین توصیه ما این است که با کمال آرامش بنشینید و ابعاد این موضوع را براى خود تجزیه و تحلیل کنید. مطمئن باشید که هر چند صورت این مسئله جدید مى نماید، ولى نسبت به محتواى آن بیگانه نیستید. با وجود این، چند راهکار ارائه مى شود:

1. هر چند که اشاره کرده اید که فعلاً قصد ازدواج ندارید ولى نسبت به این پیشنهاد تأمل بیشترى داشته باشید. معیارهاى خود را دوباره بازبینى کنید و خصوصیات وى را با آن معیارها تطبیق دهید. اگر شرایط و معیارهاى شما با ایشان مطابقت داشت در مورد زمان ازدواج مى توانید با ایشان به توافق برسید.

2. در صورتى که به هر دلیل جواب شما به خواستگارى ایشان منفى است و على رغم نکاتى که گفتید مى خواهید به کار خود ادامه دهید به اعتقاد ما این حضور باتوجه به شرایط زیر اشکال ندارد:

1. حجاب کامل را رعایت بکند و بیشتر از ضرورت با او صحبت نکند و ارتباط نداشته باشید.

2. در برخوردهاى کارى به گونه اى باشید که هیچ گونه راهى به سوء استفاده نامحرم ندهید. امام على علیه السلام فرمودند: «خِیارُ خِصالَ النّاء شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ، الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ البُخْلُ فَاِذا کانَتِ الْمَرأةِ مَزْهوة لَمْ تُمَکن مِنْ نَفْسِها وَ اِذا کانَتْ بَخیلَة حَفِظَتْ مالَها ومالَ بَعْلِها وَ اِذا کانَتْ جَبانَة فَرِقَتْ مِنْ کلِّ شَى ءٍ یعْرِضُ لَها2؛ خصلت هاى نیک زنان، همان خصلت هاى بد مردان است؛ یعنى، تکبر، ترس و بخل. هرگاه زن متکبر باشد خود را در اختیار بیگانه نمى گذارد و اگر بخیل باشد مال خود و همسرش را حفظ مى کند و چون ترسو باشد از هر چیز مشکوک فاصله مى گیرد».

سه ویژگى براى مردها مناسب نیست در حالى که براى زن ها خوب است (ترسیدن، بخیل بودن و متکبر بودن) همه این ویژگى ها در ارتباط با نامحرم است نه در مقابل شوهر یا محارم و خویشاوندان.

3. تأکید مى شود در صورت داشتن خواستگار مناسب بى جهت امروز و فردا نکنید و دلیلى را که گفته اید برایم روشن است و به آن دلیل نمى خواهید فعلاً ازدواج کنید، مورد تجدید نظر قرار دهید و با افراد با تجربه و دلسوز و از جمله والدین و اعضاى خانواده بزرگ خود درمیان گذاشته، شاید شما قانع شوید که آن دلیل، منطقى نیست و شایسته است که گزینه ازدواج در موقعیت فعلى را بپذیرید. در آن صورت تمام آنچه در نامه بیان کرده اید و دلهره اى که دارید و پیامدهایى که در محل کار برایتان رخ داده، همه و همه حل مى شود. (دقت کنید).
 
پی نوشت:
1. 110 سؤال از استاد مطهرى، مجید باقرى، سازمان بسیج دانشجویى، ص 86.
2. نهج البلاغه، حکمت 234.

منبع: خواستگارى، محمدرضا احمدى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، 1390.